من دلم می خواهد خانه ای داشته باشم پر دوست
کنج هر دیوارش دوستانم بنشینند آرام گل بگو گل بشنو
هرکسی می خواهد وارد خانه پر مهر و صفامان گردد
شرط وارد گشتن شستشوی دلهاست شرط آن داشتن یک دل بی رنگ و ریاست
بر درش برگ گلی میکوبم و به یادش با قلم سبز بهار
می نویسم ای دوست خانه دوستی ما اینجانست تا که سهراب نپرسد دیگر
خانه دوست کجاست
تقدیم به بهترینم ( حسین عزیزم )
تو دیوار میان قلب ها را
به رسم آسمانی ها شکستی
و چون حسی غریب و واژه ای سرخ
میان دفتر روحم نشستی