ترنم باران عشق

کاغذ نوشته هایی از روزهای عاشقی

ترنم باران عشق

کاغذ نوشته هایی از روزهای عاشقی

یک سبد آرزوی کال

یک سبد آرزوی کال

کاشکی یه روز با همدیگه سوار قایق می شدیم

دور از نگاه آدما هردومون عاشق می شدیم

کاش آسمون با وسعتش تو دستامون جا می گرفت

گلای سرخ دلمون کاش بوی دریا می گرفت

کاش تو هوای عاشقی لیلی و مجنون می شدیم

باد که تو دریا می وزید با هم پریشون می شدیم

کاشکی یه ماهی قشنگ برای ما فال می گرفت

برامون از فرشته ها امانتی بال می گرفت

با بال اون فرشته ها تو آسمون پر می زدیم

به شهر بی ستاره ها به آرومی سر می زدیم

شب که می شد امانت فرشته ها رو میدادیم

چشمامونو می بستیم و به یاد هم می افتادیم

کاشکی تو دریای قشنگ خواب شقایق می دیدیم

خواب دو تا مسافر و عشق و یه قایق می دیدیم

کاشکی می شد نیمه شب با هم دیگه دعا کنیم

خدای آسمانو رو با یک زبون صدا کنیم 

 



نظرات 4 + ارسال نظر
حسین یکشنبه 27 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 05:33 ب.ظ

در غروب تلخ فردا..........
در سرود سرد پاییز........
در تمام این خاطره ها..........
وجودم سرشار از حس توست......................................................................................................................................

بهار دوشنبه 28 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 04:30 ب.ظ http://nashenase-hamdel.blogsky.com

سلام پریسا جان. از اینکه دیر اومدم امیدوارم من و ببخشی.
چقدر عکس اون فرشته خوشگله.
شعر پایینم خیلی قشنگه. شاید سهراب هم جوابش و پیدا کرده باشه.
امیدوارم موفق باشی.

حسین سه‌شنبه 13 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 06:53 ب.ظ

وقت کردی پریسا خانم ۲ خط بلاگ بنویس ما هی هر شب که از راه میرسیم و بهتون سر میزنیم اینجوری ضایع نشیم...برا نوشته بالا که یه جائی نزاشتی نظر بدیم............

حسین سه‌شنبه 20 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 07:53 ب.ظ

من شاکیم بدجورم شاکیم خانم محترم من الان ۳ هفت است
هر شب بعد از اینکه میرسم خونه بهتون سر میزنم ...مصرف
پماد سوختگیم برا دماغم رفت بالا...به امار بلوگتون یه توجه کنید من که کم نمیارم هر روز بهت سر میزنم...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد