بین آدم ها
چقدر فاصله اینجاست بین آدم ها چقدر عاطفه تنهاست بین آدم ها
کسی به حال شقایق دلش نمی سوزد و او هنوز شکوفاست بین آدم ها
کسی به خاطر پروانه ها نمی میرد تب غروب چه بالاست بین آدم ها
و از صدای شکستن کسی نمی شکند چقدر سردی و غوغاست بین آدم ها
میان کوچه دل ها فقط زمستان است هجوم ممتد سرماست بین آدم ها
ز مهربانی دل ها دگر سراغی نیست چقدر قحطی و رویاست بین آدم ها
کسی به نیت دل ها دعا نمی خواند غروب زمزمه پیداست بین آدم ها
غریب گشتن احساس درد سنگینی ست و زندگی چه غم افزاست بین آدم ها
پی ماجرای عجیبی است این تپیدن دل مراحل عشق چه رسواست بین آدم ها